مدیریت کارکنان دورکار، چالشهای خاص خود را دارد و اگر به درستی انجام نشود، میتواند باعث کاهش بهرهوری، نارضایتی کارکنان و حتی از دست دادن نیروهای ارزشمند شود. در ادامه، به بررسی برخی از بدترین روشها برای مدیریت کارکنان دورکار میپردازیم که اجتناب از آنها برای موفقیت تیمهای دورکار ضروری است.
1. نظارت بیش از حد
- کاهش اعتماد به نفس کارکنان: نظارت بیش از حد باعث میشود کارکنان احساس کنند که به تواناییهایشان اعتماد ندارید. این امر میتواند باعث کاهش اعتماد به نفس و انگیزهی آنها شود.
- افزایش استرس و اضطراب: وقتی کارکنان حس میکنند که دائماً زیر نظر هستند، ممکن است دچار استرس و اضطراب شوند که بهرهوری آنها را کاهش میدهد.
نظارت بیش از حد باعث میشود کارکنان از مسئولیتپذیری خود کاسته و نتوانند به صورت مستقل عمل کنند. این موضوع منجر به کاهش خلاقیت و نوآوری میشود و کارکنان حس میکنند که قادر به انجام کارهای خود به شیوهای که برایشان مناسبتر است، نیستند.
2. ارتباط ناکافی و غیرشفاف
- گمراهی و سردرگمی: عدم ارتباط کافی و غیرشفاف باعث میشود کارکنان ندانند که از آنها چه انتظاری میرود و نتوانند وظایف خود را به درستی انجام دهند.
- افزایش سوءتفاهمها: بدون ارتباط شفاف، سوءتفاهمها بیشتر میشوند و ممکن است به مشکلات جدیتری منجر شوند.
ارتباط ناکافی و غیرشفاف باعث میشود کارکنان احساس نکنند که بخشی از تیم هستند و در نتیجه، تعهد و انگیزهی آنها کاهش مییابد. این مسئله میتواند به کاهش بهرهوری و کیفیت کار منجر شود.
3. نبود حمایت و منابع کافی
- عدم دسترسی به ابزارها و منابع: اگر کارکنان دورکار به ابزارها و منابع لازم برای انجام کارهایشان دسترسی نداشته باشند، نمیتوانند به طور موثر کار کنند.
- نبود پشتیبانی فنی و آموزشی: کارکنان دورکار نیاز به پشتیبانی فنی و آموزشی دارند تا بتوانند با تکنولوژیها و سیستمهای جدید آشنا شوند و مشکلات خود را حل کنند.
نبود حمایت و منابع کافی باعث میشود کارکنان نتوانند به طور موثر وظایف خود را انجام دهند و این امر به کاهش بهرهوری و کیفیت کار منجر میشود. همچنین، عدم پشتیبانی فنی و آموزشی میتواند باعث افزایش مشکلات و نارضایتی کارکنان شود.
4. عدم تعادل بین کار و زندگی
- انتظارات غیرواقعی: اگر مدیران انتظارات غیرواقعی از کارکنان دورکار داشته باشند و توقع داشته باشند که آنها همیشه در دسترس باشند، این امر باعث میشود که تعادل بین کار و زندگی کارکنان مختل شود.
- افزایش فرسودگی شغلی: کار بیش از حد و عدم استراحت کافی میتواند به فرسودگی شغلی منجر شود که تأثیر منفی بر سلامت جسمی و روحی کارکنان دارد.
عدم تعادل بین کار و زندگی باعث میشود کارکنان دچار استرس و فرسودگی شغلی شوند که میتواند بهرهوری و کیفیت کار آنها را کاهش دهد و حتی منجر به ترک شغل شود.
5. عدم توجه به فرهنگ سازمانی و ارتباطات اجتماعی
- احساس انزوا: کارکنان دورکار ممکن است احساس انزوا کنند و نتوانند ارتباطات اجتماعی موثری با همکاران خود برقرار کنند.
- کاهش همکاری و تعامل: عدم توجه به فرهنگ سازمانی و ارتباطات اجتماعی باعث میشود که همکاری و تعامل بین اعضای تیم کاهش یابد و نتوانند به خوبی با یکدیگر کار کنند.
عدم توجه به فرهنگ سازمانی و ارتباطات اجتماعی باعث میشود کارکنان احساس نکنند که بخشی از تیم هستند و این امر میتواند به کاهش تعهد و انگیزهی آنها منجر شود. همچنین، کاهش همکاری و تعامل میتواند باعث کاهش بهرهوری و کیفیت کار تیمی شود.
6. عدم ارزیابی و بازخورد مناسب
- نبود بازخورد سازنده: بدون ارزیابی و بازخورد منظم، کارکنان نمیدانند که عملکردشان چگونه است و چه نقاط قوت و ضعفی دارند.
- عدم تشویق به بهبود: بدون بازخورد مناسب، کارکنان انگیزهای برای بهبود عملکرد خود ندارند و نمیتوانند مهارتهای خود را ارتقاء دهند.
عدم ارزیابی و بازخورد مناسب باعث میشود که کارکنان نتوانند به درستی از عملکرد خود مطلع شوند و در نتیجه، نتوانند بهبود یابند. این مسئله میتواند به کاهش بهرهوری و کیفیت کار منجر شود و کارکنان احساس کنند که تلاشهایشان دیده نمیشود.
7. تمرکز صرف بر نتایج کوتاهمدت
- نادیده گرفتن فرآیندها: تمرکز بیش از حد بر نتایج کوتاهمدت باعث میشود که مدیران فرآیندها و تلاشهای کارکنان را نادیده بگیرند.
- فشار زیاد برای دستیابی به اهداف فوری: این مسئله میتواند باعث افزایش فشار و استرس بر کارکنان شود و آنها را به سمت کار بیش از حد و کاهش کیفیت زندگی سوق دهد.
تمرکز صرف بر نتایج کوتاهمدت باعث میشود که کارکنان نتوانند به طور مستمر و پایدار کار کنند و این امر میتواند به کاهش کیفیت کار و افزایش فرسودگی شغلی منجر شود. همچنین، نادیده گرفتن فرآیندها میتواند باعث شود که تلاشهای کارکنان به درستی دیده نشود و انگیزهی آنها کاهش یابد.
8. نبود فرصتهای توسعه حرفهای
- عدم ارائه آموزشها و مهارتهای جدید: بدون فرصتهای توسعه حرفهای، کارکنان نمیتوانند مهارتهای جدید یاد بگیرند و در نتیجه، بهرهوری و کیفیت کار آنها کاهش مییابد.
- عدم تشویق به پیشرفت شغلی: اگر کارکنان احساس کنند که هیچ فرصتی برای پیشرفت شغلی ندارند، ممکن است انگیزهی خود را از دست بدهند و به دنبال فرصتهای شغلی دیگر باشند.
نبود فرصتهای توسعه حرفهای باعث میشود که کارکنان نتوانند به طور مداوم مهارتهای خود را بهبود بخشند و این امر میتواند به کاهش بهرهوری و کیفیت کار منجر شود. همچنین، عدم تشویق به پیشرفت شغلی میتواند باعث افزایش نارضایتی و ترک شغل توسط کارکنان شود.
نتیجهگیری
مدیریت کارکنان دورکار نیازمند رویکردهای خاصی است که با چالشها و نیازهای این نوع کار هماهنگ باشد. اجتناب از روشهای نامناسب مانند نظارت بیش از حد، ارتباط ناکافی، نبود حمایت و منابع کافی، عدم تعادل بین کار و زندگی، عدم توجه به فرهنگ سازمانی، نبود ارزیابی و بازخورد مناسب، تمرکز صرف بر نتایج کوتاهمدت و نبود فرصتهای توسعه حرفهای میتواند به بهبود تجربه کاری کارکنان دورکار و افزایش بهرهوری و رضایت آنها کمک کند. با اتخاذ رویکردهای مناسب و توجه به نیازهای کارکنان دورکار، مدیران میتوانند محیط کاری پربارتر و سالمتری ایجاد کنند.
- ✔هزاران شرکت خصوصی ، دولتی و مجموعه اقتصادی از سراسر کشور در حال استخدام
- ✔دهها هزار کارجو با مهارتها و تخصصهای متنوع ؛ از کارآموز تا فوق تخصص
- ✔اطلاع رسانی جدیدترین اخبار استخدامی خصوصی و دولتی
- ✔ثبتنام رایگان ، سریع و آسان
- ✔مجوز رسمی وزارت کار